سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر و غزل

کاش میشد که تو را مثل طلا آب کنم

بتراشم بدنت را اثرے ناب کنم

*

قابے از چوب منبت بزنم دور تنت

نقش اندام تو را داخل آن قاب کنم

*

بگذارم به سرت تاج طلا کوب شده

و به گیسوے تو یک شاپره قلاب کنم

*

بکشم طاق عقیقے به خم ابرویت

تا که ابروے تو را جلوه محراب کنم

*

نورے از پرتو خورشید به چشمت بزنم

برق چشمان تو را تابش مهتاب کنم

*

هر چه شیرینے دنیاست بهم آمیزم

شهد لبهاے تو را طعم شکر ساب کنم

*

و به بالاے لبت خال سیاهے بزنم

تا که این منظره را کامل و جذاب کنم

*

بعد از آن، در رخ تو محو تماشا بشوم

با خیال نفست چشم خودم خواب کنم

*

مثل بت، زیر قدمهاے تو من سجده زنم

بت پرستے ز تو را بین همه باب کنم