مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
*
زه آه شرر بار این قفس را
برشکن و زیر و زبر کن
*
بلبل پر بسته ز کنج قفس در آ
نغمه آزادی نوع بشر سرا
*
وز نفسی عرصه این خاک توده را
پر شرر کن
*
ظلم ظالم، جور صیاد
آشیانم داده بر باد
*
ای خدا ای فلک ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن
*
نوبهار است، گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
این قفس چون دلم تنگ و تار است
*
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نگه ای تازه گل ازین
بیشتر کن...
مرغ بی دل، شرح حجران، مختصر.. مختصر.. مختصر کن!