سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر و غزل

روی تو خوش می‌نماید آینه‌ی ما

کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا

*

چون می روشن در آبگینه‌ی صافی

خویِ جمیل از جمالِ روی تو پیدا

*

هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت

از تو نباشد به هیچ روی شکیبا

*

صیدِ بیابان سر از کمند بپیچد

ما همه پیچیده در کمند تو عمدا

*

طایرِ مسکین که مهر بست به جایی

گر بکشندش نمی‌رود به دگر جا

*

غیرتم آید شکایت از تو به هر کس

درد اَحِبّا نمی‌برم به اطبا

*

برخیِ جانت شوم که شمع افق را

پیش بمیرد چراغدانِ ثریا

*

گر تو شکرخنده آستین نفشانی

هر مگسی طوطیی شوند شکرخا

*

لعبت شیرین اگر تُرُش ننشیند

مدعیانش طمع کنند به حلوا

*

مردِ تماشای باغِ حسن تو سعدیست

دستْ فرومایگان برند به یغما

سعدی